پيام
+
سلام ديروز همسرم ازم خواست يه ارزوي خوردنيمو بهش بگم منم فوري گفتم دلم ميخواد اونقدر بستني بخورم تا سير بشم =) امروز صبح اونقدر بستني خوردم که نزديک بود از گوشها و چشمهام بستني بزنه بيرون ! فهميدم گنجايشم حدودا 350 گرمه :D

*مرگ بر آمريکا*
98/6/7
سايه سادات ツ
خخخخخخ راست گفتياااااا چرا اينو نگفتم چرا چرا چرا x-(:-/
.: ام فاطمه :.
آيا طلا آرزوي خوردني محسوب ميشه؟! :)
رايحه ي انتظار
:D:D
*زينب*
با فاطمه بانو موافقم سايه جان =)
*زينب*
دلم بستني خواست :( :-)
سايه سادات ツ
{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} خخخخ نه محسوب نميشه ولي ارزو بر جوانان عيب نيست :D ميتونستم يه تير بندازم تو تاريکي شايد ميخورد به هدف. البته الان ک نگاه ميکنم ميبينم هدف خيلي دور بود و نميخورد :D
سايه سادات ツ
{a h=zeynaab} زينب {/a} سلام خواهر جون خخخخ يلدا جون اول کامنت گذاشته بود ک چرا بجاي بستني طلا نخواستي منم گفتم عه اره ها :D البته اون موقع فکر نکردم به اين موضوع که طلا خوردني نيست البته ميتونه هم باشه وقتي توي برج ميلاد بستني با پودر طلا سرو ميکردن قبلا :D
سايه سادات ツ
{a h=zeynaab} زينب {/a} اخييييي نازي :-D اوه يادم رفته بود بقيه بستنيم توي فريزره . برم سر وقتش :-D
هايدي
سايه ساااايه چرا حالا بستني که اينقدر دم دست باشه؟ حالا که قرار بود يه خواسته خوردني برآورده بشه يه چيز ديگ مي گفتي. نمي دونم چي، فقط يه چيزي که يکم بره براي پيدا کردنش تلاش کنه خخخ
*قاصدك*
چ همسر بي نظيري@};-
رايحه ي انتظار
ميگما کسي خبر نداره آبجي يلداا کجا هستش؟ وبلاگشو ديليت کرده عايا؟؟؟
سايه سادات ツ
{a h=banamak57}هايدي{/a} چي مثلا ؟ خب دلم يه عالمه بستني ميخواست:D هميشه دلم ميخواست هي بستني بخورم و بخورم تا بترکم :D
سايه سادات ツ
{a h=ghasedak2007} قاصدك {/a} قربونت @};-=)
سايه سادات ツ
{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار.مطهره{/a} منم ک ديدم نظرش حذف شده حدس زدم حذف کرده :( ولي خيلي يهويي بود
رايحه ي انتظار
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} واقعااا خيلي يهويي بود:( من خيلي تعجب کردم
*خاطره*
سلام سايه جانم :-) همسرتون بايد قدر اين طلاي ناب رو بدونن که آرزوي به اين سادگي و شيريني رو کرده =)
سايه سادات ツ
{a h=khanoomtala} خاطره {/a} سلام :-) خخخخخ فک کن اگه طلا بودم چقدر قدرمو ميدونست :D
غزل صداقت
=)
هما بانو
:)