پيام
+
چرا بعضي بچه ها انقدر براي نوشتن مشق مقاومت ميکنن x-( بعد که با هزار اعصاب خوردي نوشتن براي خوابيدن مقاومت ميکنن x-( بعد که آخرشب با هزار اعصاب خوردي خوابيدن، صبح فردا براي بيدار شدن مقاومت ميکننx-(
هما بانو
ديروز 8:29 عصر
*ترخون بانو*
خدابه ما مادراصبر بده@};-
هما بانو
اي جووونمممم عزيزم:) خدا حفظ کنه آقا سيد احمد رضا جان رو :-) و خدا حفظ کنه شما و خدا بهت صبر و آرامش بده :) @};-
هما بانو
مَهدي منم خيلي پرجنب و جوش بود... همش کلافه بودم از دستش.. همين الان دوتا خط همراهش به نامِ منه.. ميگم مامان ديگه بريم خط ها رو به نامِ خودت بکن.. ميگه نميخوام.. الان ديگه مهدي ي من 26 سالشه و هنوز ميخواد يه سري کارها رو به زور يا با زور انجام بديم ..
سايه سادات ツ
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} قربونت عزيزم @};-
سايه سادات ツ
{a h=setarehab}ترخون بانو{/a} هـــــــووووف واقعاااا
سايه سادات ツ
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} والا اين بچه ها تا ما رو دق ندن ول نميکنن:-/من حقم نبود از جووني تا پيري همش با بچه مدرسه اي سر و کله بزنم :D دو تا رو تا ديپلم رسوندم حالا باز ده سااال ديگه بايد *بخون بنويس پاشو بخواب* بگم:-/
سايه سادات ツ
بعد باز ميگن جهاد فرزند اوري کنين اخه چقد جون داريم مگه :-|
*ترخون بانو*
اخي خداقوت واقعا بچه داري صبوري ميخواد ولي بعدهاادم دلش واسه اين روزها خيلي تنگ ميشه@};-
سايه سادات ツ
{a h=setarehab}ترخون بانو{/a} ممنون از دلداري تون =)@};-
*ترخون بانو*
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} خواهش ميکنم@};-
هما بانو
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} زنده باشي جانم:-) @};-
هما بانو
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} عزيزم:D ان شالله خدا در ازاش بهت اجر الهي بده و بهترين ها برات بشند :-)
هما بانو
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} اگه بچه ي سوم ِ منم خدا بخواست بمونه الان همسن سيد احمدرضا جان بود و منمگرفتار درس و مشقِ محمدم :-) ولي قسمتم نبود :) گاهي هم خواهرا بهم ميگن برو خدا رو شکر کن خدا نخواست محمد بمونه برات.. وَ اِلله حال و روز ما رو داشتي و هر روز اعصابت خط خطي :D
هما بانو
خواهرا که اينطور ميگن نميدونم راضي باشم به رضاي خدا ..يا گلايمند ، که کاش محمدم براي مَهدي و مريمم مي موند ..