پيام
*خاطره*
96/11/23
سايه سادات ツ
يه شب دخترم با باباش رفته بود پشت بوم . يه نگاهي به اسمون کرد و گفت : من دلم ميخواد برم اسمون ، پرواز کنم ولي نميتونم ... من ميخوام فرشته بشم . فرشته ها تو اسمونن... بابا اگه من مقنعه بذارم فرشته ميشم ؟ _ کي بهت گفت ؟ مامان گفت . ( يه بار که مقنعه گذاشته بود بهش گفتم واااااااي عين فرشته ها شدي )
sajede
عزيزم