شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ خيلي پير بود.از دور که ديدمش رفتم به سمتش.لباسش کهنه و وصله دار بود.صورتشم پر از چروک بود.ميوه هاشم چروک داشت!قيمتشم زياد! فکر کردم چطور با اين فروشش ميخواد براي عيد خريد کنه؟چطور ميخواد جواب زنشو بده؟:{ پول درشت دادم و تا وقتي ايستاده بودم يادش نيفتاد بقيشو برگردونه.منم با لبخند رفتمو *توي دلم خدا رو شکر کردم که لباسم کهنه و وصله دار نيست که نبايد بخاطر زندگيم سر خيابون دستفروشي کنم که...*
هايدي
98/6/10
سايه سادات ツ
رتبه 88
8 برگزیده
245 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top