• وبلاگ : نوشـته هاي يه مـامــان
  • يادداشت : همسايه ي عجيب غريب !
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    واي سايه جان چه آدمايي اطرافت هستن ...
    پارسال که رفته بودم مشهد يه خانمي تو کاروان بود مثل همين همسايتون يه کوچولو کم داشت
    حتي قاشق شستن ش ميگفت ديگران انجام بدن
    هيچ کي هيچي نميگفت ولي من حسابي هربار که اين خانمه حرف ميزد ميشستمش و ميذاشتمش کنار
    اين آدما بس که ديگران بهشون سرويس دادن و در خدمتشون بودن عادت کردن که به هر کي ميرسن امر و نهي کنن بدون هيچ خجالتي
    ولي در کل من باشم جاي تو اينبار که اومد در خونه م يه جوري باهاش حرف ميزنم که بره و ديه پشت سرشم نگاه نکنه
    بقول آقاتون شايد دعايي چيزي باشه
    من که دو سه ساله به اين چيزها اعتقاد پيدا کردم
    آدم بدجنس و شيطنت صفت کم نيست
    مراقب خودت باش سايه جون
    ديگه حتي جواب سلام ش نده
    پاسخ

    جدي ؟ =) يعني فک ميکني طرف از پر روييشه که ميگه بقيه کاراشو بکنن ؟اين زنه که خيلي داغون بود انگار !!! خداييش اگه مريضه خدا شفاش بده ! دعا و سحر و جادو که .... :/ خدا ادمو نصيب همچين ادمايي نکنه ! هر کاري ازشون برمياد !!!