پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
سايه سادات ツ
نوشـته هاي يه مـامــان
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
سايه سادات ツ
نوشـته هاي يه مـامــاناستان قم / قم
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در اسفند 1403
1 - عارفانه هاي يک دوست
1 - جوادتبريزي
2 - .: ام فاطمه :.
2 - * راوندي *
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
عارفي به اشتباهِ فرشتگان به جهنم فرستاده مي شه
بعد از اندك زماني دادِ شيطان در مي آد و به فرشته ها مي گه: جاسوس مي فرستيد جهنم؟!x-(
از روزي كه اين آدم به جهنم اومده، مدام در جهنم در حال گفتگو و بحثه و جهنميان رو هدايت مي كنه و عرصه را به من تنگ کرده. زود ببرينش بهشت !!!
*خدا رو اونقدر دوست داشته باش و جوري با معرفت زندگي كن كه حتي اگه به اشتباه به جهنم افتادي، شيطان تو رو به بهشت بر گردونه*
+
توريستي که به اسپانيا سفر کرده بود خاطره جالبي رو تعريف کرد:
ميگفت در يکي از روستاهاي اسپانيا وارد قهوه خانه اي شدم و براي خود و همراهم قهوه سفارش دادم .
در حالي که روي ميز منتظر سفارشمان بوديم در کمال تعجب ديديم که بعضي از مشتريان جلوي پيشخوان آمده و در حالي که خودشان تنها بودند سفارش دوتا چايي و يا دوتا قهوه ميداند و ميگفتند يکي براي خودم و يکي براي ديوار! :-o
1 نظر ديگر ...
از نوع سفارش در حيرت مانديم .
متوجه شديم که بعد از هر اينگونه سفارش پيشخدمت يک برگه کوچک که روي آن چاي و يا قهوه نوشته است به ديوار پشت سرمان چسپاند و جالب اينکه ديوار پشت سرما پر از اين برگه ها بود.در ذهنمان هزاران فکر به وجود آمد که دليل اينکار چيست و اين حرکت يعني چه. در افکار خود غوطه ور بوديم ... - سايه سادات ツ
که ديدم مرد فقير و ژنده پوشي وارد قهوه خانه شد و سفارش يک قهوه داد اما با اين جمله " ببخشيد بي زحمت يک قهوه از حساب ديوار " و پيشخدمت يکي از کاغذها را روي آن قهوه نوشته بود از روي ديوار برداشت و پاره کرد و يک قهوه به آن مرد فقير داد بدون آنکه از آن مرد پولي بگيرد. - سايه سادات ツ
1 نظر ديگر ...
چ جااااااااااااااالب:) - *سحربانو*
اره خداييش ايکاش همه مون ياد بگيريم اينجوري به ديگران کمک کنيم ، ابرومندانه =) - سايه سادات ツ
+
چ مجسمه هايي !
اه اوليه يکم بزرگ بود :-/ اين لينکش http://khatekhalagh.com/Images/GroupImages2/dey%2091/tarahi/7.jpg - سايه سادات ツ
شبيه ِ اوليه که لينکش رو گذاشتين ، تو راه کندر به قم ديدم ...دي: - نور الزهراء
عه ! واقعا ؟ =) خداييش خيلي باحالن ! انگار واقعين . چ خوب تو ايرانم هست - سايه سادات ツ
بله. با ديدن اسب ها کلي خوشحال شدم - نور الزهراء
+
با تشکر فراوان از شوراي پاسداري از زبان فارسي بخاطر اين همه خلاقيت !
مهارت هاي نوشتاري ، درست ! اما *مهارت هاي خوانداري* ؟؟؟؟؟؟:-o
:-|
4 نظر بعدي ...
همه 10 نظر ...
4 نظر قبلي ...
فارسي را پاس بداريم دي: - نور الزهراء
نور الزهرا جون خب شما پاس بدار :D - سايه سادات ツ
4 نظر بعدي ...
همه 10 نظر ...
4 نظر قبلي ...
شايد منظورش خانه داريه : ) - در انتظار آفتاب
:) خوانداري خيلي ثقيله... - 2-نيلوفر مرداب
+
:D
2 نظر ديگر ...
:-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) - فاطيماااه
عجبا :) - ذره بين زنده
2 نظر ديگر ...
:D - هما بانو
سلام عزيزم .. بيا اينجا .. :) http://parsiyar.ir/banoyedashteroya/Feeds/9085033/ - هما بانو
▌► | ► | ◄