نوشـته های یه مـامــان
سلام ...
خواستم بگم که
از این بیلبوردها که من توی شهرمون ندیدم ولی اونایی هم که تهران دیدن بعد از کمی دیگه ندیدن ! از این بیلبورد ها توی بعضی شهرها نصب شده ....
و اصل مطلب اینکه ....
* محرم هم امد .....
نوشته شده در دوشنبه 92/8/13ساعت
11:45 صبح توسط سایه نظرات ( ) |
سلام
این روزا چه هوا یهو سرد شد . بر خلاف سالهای قبل که از حدودای اذر سرما میومد .....
حتما خیلیا تونم بخاری ها رو کار گذاشتین و در و پنجره ها رو هم میبندین
البته میدونم جنوبیا الان کولر هم روشن میکنن ! ولی شهرای کویری که اختلاف گرمترین و سرد ترین دماش معمولا این روزا 20 درجه است شبا تحمل سرماش سخت میشه .....
مخصوصا برای من که خیلیم سرماییم !
حالا تصور کنین خونه ما رو
بدون در چوبی اتاق ها (در وردی هال و اتاقهای خواب)
بدون گاز شهری
چه شود !
یه وقتایی حتی توی روز هم میلرزم ! همیشه دو تا شوار و جوراب و دو تا لباس کاموایی تنمه !
گاهی روسری هم میذارم ! یه وقتایی کاپشنم میپوشم با کلاهش !
موقع خواب ، دخترمو اسکیمو میکنم و میخوابونمش !
دو تا شلوار - جوراب - سوئیشرت - شکم بند - روسری - کلاه و دستکش !
تازگیا هم تو اتاقش بخاری برقی هم روشن میکنم که دماش به زیر صفر نرسه ! یعنی وقتی بخاری روشنه فقط دمای معمولی رو داره ! اتاق دخترم که هم یه پنجره داره هم یه در به بهار خواب ! منم بخاری رو میذارم جلوی در بهار خواب تا با سرما مقابله کنه !!!
ولی واقعا هوا بس ناجوانمردانه سرد است !
اصلا انگار از همه طرف کوران و کولاک میاد ......
اصلا طبقه همکف که از سر شب یخ میشه باد از سمت بیرون و کانال کولر (بی کولر ) میاد میپیچه دور میزنه اصلا یه وضعی ! ولی بازم خدا رو شکر بالا کمی گرمتره !
گاز رو هم که از پارسال تقاضا داده بودیم گفتن یک سال تا یک سال و نیم طول میکشه !
گفتن 2 میلیون بدین بلافاصله براتون وصل میکنیم ! مام فکر کردیم رشوه میخوان ، ندادیم ! الان تازه برامون بازش کردن که ما پیمانکارمون کارش زیاده و نوبتی زیاد داره نمیرسه ! اگه 2 میلیون میدادین براتون یه پیمانکار جدا میومد و کارتونو راه مینداخت !
حالا چرخ گردون گشت و گشت و پیمانکار به خیابون ما رسید و تا خواست یه کلنگ به پیاده رو بزنه همسایه ها مانع شدن که اینجا پیاده روی خودمونه !
البته اگه زیاد پا فشاری میکردن کار به نیروی انتظامی میکشید و اونام ساکت شدن ولی همین کارشون باعث شد کار چند روز بخوابه !
حالام که کار شروع شده از ته خیابون یه کارگر اروم اروم و بی دغدغه ، روزی چند متری میکنه و میره !
تازه بیل و کلنگشم دیروز اورد خونه ما گذاشت ! گفت فردا ساعت 7 صبح میام میگیرمش هفتش شد یه ربع به نه ! برای تقاضای کنتور گاز هم میگن باید علمک گاز بیاد بعد ! برای اومدن علمک هم باید خیابون کامل کنده بشه بعد لوله گذاری کنن و علمک بذارن !
حالا ایشالله تا اخر سال گازمون میاد !!!
حالا ایشالله تا اخر سال گازمون میاد !!!
تمام کارای گازی خونه مون رو دوش دو تا کپسول برای ابگرمکن و اجاق و یه پیک نیک بود + پلوپز و سماور برقی !
این سماور برقی جهزیه ام بود .... اون قدیما چند بار سوخت و اخرین بار بابام برد درستش کرد و مام دیگه لازمش نداشتیم تاااااااااااااا وقتی که اومدیم اینجا و بعد ذوق کردیم که اخ جون سماور برقی داریم و دیگه نگران اب جوش نیستیم ..... چند روز پیش با خودم گفتم واقعا اون قدیما چقدر سر به هوا بودم یادم میرفت که سماور کم اب روشنه و سماور میسوخت ! الان تجربه ام زیاد شده تا جوش میاد زود خاموشش میکنم .....
امروز سماورم از بی ابی ذوب شد !!!!!!!!!
البته همش تقصیر همسرم بود . نیومد صبحانه بخوریم منم یادم رفت و خوابم برد و .....
البته همش تقصیر همسرم بود . نیومد صبحانه بخوریم منم یادم رفت و خوابم برد و .....
یعنی توش عین مواد مذاب سرخ و سوزان بود دسته هاشو که گرفتم شل و ابکی ور اومد و منم از ترس گذاشتم سر جاش تا سفت شه ! کم کم صدای چیریک چیریکش هم در اومد دلم کباب شد براش ! بیچاره سماور !
برای ناهار و شام هم از وقتی اومدیم اینجا هفته ای یکی دو بار خورشت از بیرون میگیریم ....
مهمون هم که میاد معمولا خورشت از اشپزخونه مرکزی پشت خونه مون میگیریم . بازم دستشون درد نکنه پشت خونه مون اشپزخونه زدن !
* حدس بزنین این چیه ؟
این نمونه ای از هنرمندی اتیشه !
زیر دیگِ آش !
با اجاق کپسولی زیر دیگام همش دودی و سیاهه !
اب زود جوش نمیاد
شعله اش کم و سو سوئه !
اینم از روزگار ما !
نوشته شده در چهارشنبه 92/8/8ساعت
12:13 عصر توسط سایه نظرات ( ) |
Design By : Pichak |