نوشـته های یه مـامــان
سلام :)
توی هال نشسته بودم یهو دیدم از در اتاق یه کفتر پر زد تو هال و یه راست رفت به سمت پنجره ی اشپزخونه !
شستم خبردار شد که کفتره باید از پنجره ی بازه حموم اومده باشه ...
پنجره ی اشپزخونه بسته بود و کفتره شروع کرد به زدن خودش به شیشه
خیلی ناجور بال بال میزد !
ادم دلش براش کباب میشد که نمیفهمید تلاشش بی فایده است !
بعد از کلی بال بال زدن کم کم اروم گرفت و لب پنجره نشست
منم اروم رفتم پنجره رو باز کردم و باز اون شرون کرد به بال زدن و بعد از کلی تلاش و انگولک من ، اخرش تونست از پنجره بیرون بپره .....
چند دقیقه بعد بازم یه کفتر از همون جای قبلی پر زد تو هال و باز رفت پشت پنجره و شروع کرد به بال بال زدن !
این کفتر همون قبلیه نبود
لاغر تر و ریز تر بود
ولی جالب این بود که با اینکه پنجره باز بود ولی این کفتره دقیقا رفته بود اون سمت پنجره که شیشه داشت و خودشو به شیشه می کوبید !
این یکی هم بعد از کلی بال بال زدن خسته شد و پشت پرده اروم گرفت ...
منم خواستم کمکش کنم و اروم رفتم با پرده گرفتمش و اروم اوردمش جلوی پنجره و تا خواستم پرش بدم یهو ناگهانی در رفت !
البته فقط خودش در رفت ! کل دمش تو دستم موند !
و من در حالی که با دهانی باز به کفتر بی دم که داشت توی اسمون گم میشد نگاه میکردم و به اون همه پر توی دستم ، با خودم فکر میکردم نکنه کفتره نتونه تعادلش رو حفظ کنه و بلایی سرش بیاد ...
چند روز بعد ، یه چیزی بالای دیوار دیدم که شبیه کفتر بود ولی بیشتر شبیه کبک بود !!!
یهو خندم گرفت اخه همون کفتره بود که دمشو جا گذاشته بود !
خواستم ازش عکس بگیرم پرید و رفت .....
خب حالا یاد گرفتین چگونه یک کفتر رو به کبک تبدیل کنین ؟
* یه مطلب کبوترانه ی دیگه در راهه .....
دور و بر این خونه مون کفتر و گنجشک زیاده ... صبح ها موقع طلوع افتاب ارکستر سمفونیک گنجشکی برگزار میکنن و ادمو سر ذوق میارن !
* اسم این حیوون چه کفتر باشه چه کبوتر چه قمری چه کفترچاهی یا هر چیز دیگه مهم نیست مهم اصل مطلبه :)
Design By : Pichak |