سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشـته های یه مـامــان

سلام

چند روز پیشا شب حدود ساعت 8-9 ، یه خانوم حدودا سی و خوردی ساله با یه حالت مستاصل و گرفتار اومد در خونه مون و با کلی خواهش تمنا خواست برم خونه اش کاری براش انجام بدم !!!
اونم چ کاری ؟ رخت خواباشو حالت کتابی براش مرتب توی جا رخت خوابیش بچینم !!!!
منو میگی اصلا جا خوردم ! یعنی چی ؟ ما که حتی یه سلام علیکم با هم نداشتیمو همو ندیدیم این چ درخواستیه از من ؟
گفتم والا این مدل که شما میگی من بلد نیستم !
گفت خب شما چطور میچینین ؟
گفتم معمولی ! همینجور میریزیم رو هم ! تشکا یه طرف پتو ها یه طرف ...
گفت میشه ببینم ؟

گفتم دیدن نداره که خیلی معمولی دیگه ! البته بابای منم خیلی صاف و صوف رخت خوابا رو میچینه ولی من به بابام نرفتم ! شما خونه تون کجاست ؟ 
همین همسایه بغلی مون بود ! انگار تازه اومده بودن !
پرسید مستاجر ما بلده ؟ گفتم شاید میخوای ازش بپرس و اومدم تو و هاج و واج برای شوهرم اینا تعریف کردم !
شوهرم گفت حتما تازه عروس بوده میخواسته رخت خوابش مرتب باشه جلو قوم شوهرش کم نیاره !
گفتم خیلی سنش بالا بود بهش نمیخورد عروس باشه ، گفت همه که جوون ازدواج نمیکنن ....

گذشت تا دیروز ....

ساعت 3 و نیم بعد از ظهر دوباره اومده با یه پسر 5 ساله ، میگه ببخشید من خیلی کار دارم میشه بیاین سر رو متکایی هامو بدوزین ؟؟؟
 
گفتم چرا خودتون نمیدوزین ؟
اخه خیلی کار دارم شب مهمون دارم !
چند تاست ؟
چهار تا !
شوهرتون خونه اس ؟
نه 
خونه تون زیر زمینه یا بالاس ؟
زیر زمین همین خونه بغلی تون، اگه سختته میتونم بیارم همینجا بدوزی !
نه نمیخواد
 میای ؟

نمیدونم والا ! من واقعا تعجب میکنم ! تا حالا نشنیدم کسی بیاد در خونه ادم بگه بیا سر رو بالشی هامو بدوز ! اون دفعه هم که اومدین گفتین بیا رخت خوابمو بچین ! من فک کردم شما تازه عروسی که بلد نیستی اما ... خیلی برام عجیبه این حرفا !
ناراحت شدی ؟ اگه ناراحت شدی نمیخواد !
ناراحت نشدم ولی خیلی تعجب کردم
حالا میای ؟
میشه دیرتر باشه ؟ مثلا نیم ساعت دیگه ؟ ( وقت گرفتم با شوهرم مطرح کنم)
باشه خداحافظ

شوهرم گفت برو دم درش بگو نمیتونی !
معلوم نیست اینا چه نیتی دارن ! شاید جادو جمبلی در کار باشه و رمال بهش گفته و ....
هنوز حرف مون تموم نشده بود زنگ خونه مونو زدن ....
پسرش بود
خاله مامانم گفت نمیخواد بیای !

من موندم این زنه مریضه ! تحت تاثر رماله ! دیوونه اس ! اصلا قضیه چیه واقعا ؟!
اگه میگفت من مهمون دارم دست تنهام بیا تو غذا پختن جارو کردن یا هر کار دیگه کمکم کن شاید اینقدر عجیب نبود که هر دو دفعه قضیه سر رخت خواب بود !


نوشته شده در دوشنبه 94/9/23ساعت 11:38 صبح توسط سایه نظرات ( ) |


Design By : Pichak